آزادی

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 آزادی

***

آزادی نام دیگر خداوند است. آزادی قبل از مرگ بدن بزرگترین موهبت است. 

آزاد شدن از ذهن. ذهنی که بزرگترین زندان است. زندانی نامرئی حتی خطرناک تر از زندان بدن! 

زندانِ بدن ساده است. خوردن و سکس کردن را کنترل کنی از بدن رها می‌شوی اما زندان ذهن نامرئی تر و ترسناک تر است. 

زندان ذهن همان زندان زمان و مکان است. ذهن برای تو زمان و مکان را می‌سازد و تو را در آن زندانی می‌کند. 

ذهن برای تو اسمت را و مفاهیم مربوط به هویتت را می‌سازد و تو را در هویت کاذب خودت زندانی می‌کند. 

ذهن برایت گذشته را می‌سازد و تو را اسیر آن می‌کند. 

ذهن برایت آینده را می‌سازد و تو را بیچاره و مضطرب می‌کند. 

ذهن برای تو مرزهای بیشمار می‌کشد و تو پشت آن مرزها می‌مانی. 

ذهن ترس را برایت می‌سازد و تو را فلج می‌کند. 

ذهنی که قرار بود بقای بدن را برایت بیاورد می‌شود زندانی ترسناک تر از همان بدن. 


وقتی آزاد بشوی دیگر توجه خودت را بدست می‌آوری. تنها چیزی که واقعاً داری و واقعا هستی. 

یعنی مقداری توجه!

مقداری آگاهی! 

آگاهی و توجهی که مدتی کوتاه به تو هدیه داده شده. 

از طرف آگاهی کل به تو هدیه ای داده شده. 

مقداری از همان آگاهی!

مقداری از خدا!

تکه ای جدا نشدنی از خدا! 


تو در بازی ذهن مشغول می‌شوی و بازی زمان و مکان و بدن را مشاهده میکنی و می‌روی!

دوباره می‌روی به همان‌جا! 

همان ازل و ابد!

همان آغوش خدا!

همان نانوشتنی! 


آزاد که بشوی از فعالیت و عمل هم آزاد می‌شوی. 

دیگر لازم نیست کاری بکنی. 

می‌توانی باشیدن را باشی!

مثل خود خدا! 

او فقط هست! همین! 

تنها او هست! 

بدیهی و آرام! 


تو انتخاب گر می‌شوی. تو هم می‌توانی فقط باشی! 

تا خود مرگ می‌توانی بنشینی! در بودن! 

در بودن می‌توانی بمیری! و زندگی واقعی را تجربه کنی!


می‌توانی اما انتخاب کنی که کاری انجام بدهی! 

مثلاً راه بروی یا بنویسی! یا بخوابی! 

تو برای اولین بار حق انتخاب داری! 

وقتی متصل هستی فرقی ندارد! چه حرف بزنی چه نزنی! 

هر دو سرور است و لذت!


می‌توانی موسیقی گوش بدهی! 

می‌توانی حافظ بخوانی یا مولانا یا سعدی! 

فرقی ندارد! 

می‌توانی تا بینهایت همان بینهایت را وصف کنی! 

تمام نمی‌شوی. تمام نمی‌شود. 


می‌توانی درخت را و حشره را و پرنده را تماشا کنی!

می‌توانی خودت را بدنت را ارگاسم را و کلمات را مشاهده کنی!


تو آزادی! تو در آغوش خدایی! 

تو خودِ خدایی!


نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

باده ای رنگین