هرکس ذهنش را پاک کند خوشبخت می شود

زمان خواندن 2 دقیقه ***

وقتی یه نگاهی به پست های قدیمی وبلاگم انداختم دیدم که یکی از هدف های اصلی من از نوشتن اقتصادی بوده، یعنی می خواستم آدمهایی که مثل من فکر می کنند رو پیدا کنم و با اونها کار اقتصادی کنم.
کم کم نمی دونم چرا برگشتم به بحث های فلسفی و اعتقادی.
فکر می کردم که دیگه دوران ایدئولوژی به سر اومده و بهترین کار اینه که تلاش کنیم ثروت ایجاد کنیم و خودمون و دیگران از اون لذت ببریم.
اما به محض اینکه به لذت فکر می کنم و به شادی به این نتیجه می رسم که باید شادی تعریف بشه و آیا با پول و اقتصاد میشه شادی رو خرید و جواب منفی هست؛ پس این میشه که باز برمی گردیم به همون تئوری ها و سیستم های فکری که سعی در معنی دار کردن وشادکردن زندگی دارند.
امروز یک مستند در مورد شادی و رابطه اون با هورمون ها و فعالیت نواحی مختلف مغز نشون داد و رهبری روحانی از هند رو نشون داد که می تونست روی فعالیت مغزش تاثیر بذاره و اون طور که می خواد احساس وفکر خودش رو تغییر بده. البته او این کار رو با چندین سال تمرین بدست آورده بود.
این شخص توی این برنامه و زیر دستگاه ام آرآی ثابت کرده بود که میشه با تمرین روی افکار و نهایتا روی احساسات و واکنشهای مغز -که زندگی ما رو کنترل می کنه- کنترل داشت.
حالا میتونم رابطه ی بعضی چیزها رو پیدا کنم مثلا فهمیدم که "قدافلح من زکیها" دقیقا همون معنی رو میده که فیلم "راز" میخواد به ما منتقل کنه.
یا مفهوم هایی مثل "تقوی" – که از نظر من یعنی مواظب خود بودن- میتونه دقیقا فیلم راز باشه،
یا مفهوم مدیتیشن یا یوگا همون نماز باشه که یعنی توجه به خود همراه با یکسری حرکات بدنی.
یا مفاهیمی مثل این که هر کس به خودش توجه کنه و خودش رو بشناسه به خدا می رسه.
و فهمیدم که این یک گام بزرگ طبیعت بود که توی تکامل ما رو به جایی رسوند که میتونیم به خودمون توجه کنیم و اونقدر این کار رو ادامه بدیم که به خدایی برسیم.
پس ما برای رسیدن به یک چنین هدف بزرگی فقط لازمه که کار کوچیکی رو مدام انجام بدیم و اون کار کوچیک یعنی آگاه بودن به کوچکترین تغییرات درونمون که میتونه یک کلمه باشه که از ذهن ما میگذره.
و به سادگی کل اون یعنی "توجه به خود و درون و افکار و احساسات خود".

نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

باده ای رنگین