سفر کمپینگ - شب اول

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 سفر کمپینگ - شب اول

***

حدود ٢٢ ساعت است که درست نخوابیده ام. علتش بالازدن انرژی شاید باشد ولی ذهنم به شدت فعال شده و این نوشته در راستای نظم بخشیدن به ذهن است. 

امروز مابقی وسایل را بین سه دوست تقسیم کردم و خانه را خوشگل و تمیز تحویل صاحب جدید دادم. یک پروژه‌ی حدوداً شش ساله که از قبل از تولد دخترم شروع شده بود امروز تمام شد. 

وسایل لازم را در ماشین گذاشتم و راهی اولین شب شدم. تخت خواب ماشین بسیار راحت است و سیستم کمپینگ ماشین هم کاملاً برای این کار طراحی شده و کار را بسیار راحت می‌کند. 

امروز دو سری یوگای عالی داشتم و تغذیه‌ام هم کم و تقریباً فقط میوه بود. 

گاهی کمی سختی ظاهری؛ انرژی آدم را چند برابر می‌کند. در چهل روز گذشته شمارش معکوس برای فروش و تحویل خانه شروع شده بود و بالاخره کار در نهایت دقت و تمیزی انجام شد! 

حالا ماجراهای بعدی در راه است و هیجان و انرژی خیلی بالایی دارم. 

ایده‌ها و گزینه‌های زیادی در ذهنم هست. 

البته همراه با این آزادی کمی هم اضطراب هست. 

همان اضطراب آینده و تصور عدم راحتی در آینده! 

در این سفر نیاز به مراقبه های زیاد دارم. ذهن و احساسات ام به شدت فعال شده و در حال تولید تخیلات آینده است. 


هیجان من در حدی است که احساس می‌کنم دوره‌ی جدید و هیجان انگیزی از زندگی ام شروع شده. 

در روزهای آینده مهمترین کارهای من به این ترتیب است


یوگا وو مدیتیشن یا همان سفر درونی

کارهای روزمره مربوط به بقاء

سفر در بیرون

دیدن آدم‌ها و دوستان قدیمی و جدید


یک دوره‌ی چهار روزه‌ی خدمت رسانی در مرکز مدیتیشن ویپاسانا هم ثبت نام کردم. 


آگاه بودن به حس های مثبت و منفی و سطح انرژی و تغذیه برای انجام این سفر های ماجراجویانه لازم است. خوشحال هستم که بالاخره از امنیت خانه بیرون زدم. 

با من در این سفر همراه باشید. 





نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

نتیجه‌گیری