پذیرش کامل لحظه با مولانا

زمان خواندن 1 دقیقه ***

 پذیرش کامل لحظه با مولانا

***

به محض پذیرش لحظه تنها در یک لحظه همه چیز درست می‌شود! 

وقتی حال خودت را میپذیری. وقتی اضطراب را میپذیری. وقتی عدم قطعیت را میپذیری. وقتی لحظه را میپذیری. وقتی تنهایی را میپذیری. وقتی دلتنگی را میپذیری. وقتی غم را میپذیری. وقتی همه چیز را همان طور که هست میپذیری. 

ناگهان تمام می‌شود. 

رنج تمام می‌شود! و میفهمی این رنج هم خوب بود! رنجی که از دوست برسد نیکوست! عالی است! هر چه از دوست رسد نیکوست! 

عاشق هر دو ضد می‌شوی! 

چه رنج باشد چه لذت هر دو را میپذیری. 


ای جفای تو ز دولت خوب‌تر

و انتقام تو ز جان محبوب‌تر


نار تو اینست نورت چون بود

ماتم این، تا خود که سورت چون بود


از حلاوتها که دارد جور تو

وز لطافت کس نیابد غور تو


نالم و ترسم که او باور کند

وز کرم آن جور را کمتر کند


عاشقم بر قهر و بر لطفش بجد

بوالعجب من عاشق این هر دو ضد


والله ار زین خار در بستان شوم

همچو بلبل زین سبب نالان شوم


این عجب بلبل که بگشاید دهان

تا خورد او خار را با گلستان


این چه بلبل این نهنگ آتشیست

جمله ناخوشها ز عشق او را خوشیست


عاشق کلست و خود کلست او

عاشق خویشست و عشق خویش‌جو


نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

نتیجه‌گیری