فرمول اکهارت

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 فرمول اکهارت

***

فرمول اکهارت همیشه جواب می‌دهد. لحظه همیشه هست. ذهن و ایگو هم هست. 

زمانهایی هست که در برخورد با آدم‌ها تحت تاثیر انرژی‌های مختلف قرار می‌گیرم. انگار از خود اصلی ام پرت می‌شوم. انگار دوباره درگیر ذهن و ایگو می‌شوم. وقتی با دیگران وقت میگذارنم فقط لحظاتی بدون آگاهی کافیست تا درگیر ایگوها بشوم! 

ذهن شروع به مقایسه کند! شروع به قضاوت کند! شروع به تولید ترس کند. 

بعد دوباره برمی‌گردم به تنهایی خودم. تنهایی که با اکهارت پر می‌کنم! 

یا من و اکهارت دیوانه‌ایم یا این آدمهای معمولی! 

آنچه اکهارت از آگاهی میگوید برایم ملموس است اما برای دیگران و خیلی ها او و من دیوانه‌ایم! در خلأ هستیم! 

کافیست من هم فقط لحظه‌ای با ذهن خودم و عموم مردم هم راستا شوم! آنگاه خودم هم دیوانه به نظر می‌رسم. 

اما لحظه‌ای بعد می‌فهمم فرمول‌های اکهارت درست بود. درست است. اکهارت لحظه و ایگو را و ذهن را خوب شناخته! اکهارت مرز دیوانگی را رد کرده! 

می‌گوید با ایگوها ارتباط نگیر! امکانپذیر نیست! ایگو تو را هم به ترس و توهم و حقارت می‌کشد و واقعاً اینطوری می‌شود! 

کسی که قربانی است نمی‌خواهد قربانی نباشد. او قربانی بودن را دوست دارد. با آن هم هویت است! 


بعضی ها میگویند ما قربانی نوشته‌های توییم! وقتی میگویم چشم بیا در موردش صحبت کنیم هرکجا اشتباه است اصلاح میکنم عقب می‌کشند! 

حاضر نیستند رفع بشود! آنها دوست دارند قربانی باشند! چون فکر می‌کنند قربانی بالاتر است! ذهن می‌خواهد برتری خودش را اثبات کند و قربانی بودن یک راه است. 

اکهارت دوباره من را به لحظه برمیگرداند. دوباره مرا به دیوانگی می‌کشاند! همان رهایی از ذهن! و پیوستن به لحظه! 

خلاصه اینکه فرمول اکهارت بدجوری درست است!

جهان‌شمول است! 

دقیق است و همیشه کار می‌کند. 

لحظه که نام دیگری برای خداست همیشه هست!


نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

باده ای رنگین