مراقبۀ غذا

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 مراقبهۀ غذا

***


یک بازی شگفت انگیز باشکوه در زمین در جریان است. در علوم به آن می‌گفتند زنجیره غذایی. اما در واقعیت بسیار شگفت انگیز تر است. 

تمام موجودات زنده و زمین با هم در ارتباط هستند. نوزاد انسان از سینه‌های مادر می‌مکد. غذا و انرژی و عشق و محبت را با هم دریافت می‌کند. این یک حلقه از زنجیر است. 

اما مادر برای درست کردن شیر هزاران گیاه یا حیوان را خورده. گوسفند علف ها را خورده. بز گل ها را. درخت از خورشید نوشیده. زنبور گیاه را بارور کرده. قارچ تنه ی درخت ها را پوسانده. 


خاک تبدیل به بدن آدم می‌شود. 

و بدن آدم تبدیل به خاک. 

این دو و تمام موجودات چه در دریا و چه در هوا یکدیگر را می‌خورند و به هم تبدیل می‌شوند. 

در یک بازی دائمی، فرزند آهو غذای ماده شیر می‌شود و ماده شیر غذای کفتار و کفتار غذای لاشخور و لاشخور غذای حشرات. 


این بار وقتی تکه نانی داشتی خوب به عمق آن نگاه کن. این گندم ها به قیمت کشته شدن تمام علف های دیگر رشد کرده‌اند. کشاورز، تمام بوته‌ها و درختان را بریده. سم پاش، تمام حشرات گندم خوار را کشته. آسیاب گندم، برای سوختش درختان را سوزانده. نانوا، سه صبح از فرزندانش جدا شده. راننده‌‌ی کامیون از خواب ناز گذشته و گازوییلی که بدن گیاهان و دانیاسورها بوده را سوزانده. 


این بار وقتی تکه نانی را گاز می‌زدی کمی آرام تر گاز بزن. این نانی که روزی دانه ی گندم بوده قرار است چند روزی بدن تو بشود. و بدن تو قرار است غذای آتش بشود یا خاک یا مورچه‌ها. پس آرام تر و با وقار تر نان را گاز بزن. 


دندان های تیز تو همیشگی نیستند. وقتی انگوری می‌خوری بدان آن دانه‌ی انگور، خیال تاک شدن در خود داشته. آن دانه‌ی انگور می‌خواسته تاکی بشود تا پرنده‌ای در آن لانه کند و ماری تخم آن پرنده را ببلعد و عقابی مار را برای جوجه هایش ببرد. 


این بار که غذا می‌خوری بدان در یک چرخه‌ی عظیم هستی. اصلا کاری پیش پا افتاده نیست. کاری ندارم گوشت می‌خوری یا گیاه. آن گاو و آن گیاه در همین بازی هستند با تو. همه برابریم. همان‌قدر گاو نمی‌خواسته کشته شود که گیاه که تو! 

یک تعادل عجیب اینجاست. و در تعادل ماندن خیلی شبیه مراقبه است. 

وقتی سالاد یا گوشت حیوان یا دانه‌ی گیاهی را می‌جَوی خوب توجه کن. 

تو داری تکه‌ای از زندگی را از دیگری می‌گیری و به بدن خودت می‌دهی. 

این کار را با آرامش انجام بده. با محبت. با تامل. با مراقبه. 



نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

باده ای رنگین