شعر عشق ( شاعر نامعلوم)

زمان خواندن 1 دقیقه ***

 شعر عشق


راه حق جز عشق ما جُستیم نیست

در زمین و در سماء جستیم نیست


در عیان و در نهانِ این جهان

در خلاء و در ملاء جستیم نیست


روزها در مَدرس علم و کتاب

شب در اذکار و دعا جستیم نیست


در ریاضت ها و طاعات و عمل

در سلامت؛ در بلا جستیم نیست


گه به عزلت؛ گاه اندر انسِ خلق

در جبال و شهرها جستیم نیست


گاه در تقوی؛ گهی در زهد و ورع

گاه در فقر و غنا جستیم نیست


گاه در تهذیبِ اخلاق و صفات

گه در اخلاص و وفا جستیم نیست


جملگی شرط و علامات رهند

چون که زینها مدعا جستیم نیست


آنچنان جُستن که می دانست عقل

با هزاران التجاء جستیم نیست


مجملا از عقل راهِ حق مجو

زانکه ما خود بارها جستیم نیست


قرنها با دردِ حق یار آمدیم

لیک دردش را دوا جُستیم نیست


در سلوک و جذبه وصلِ حق مدان

سالها از این دوتا جستیم نیست


راه حق عشق است و غیر از عشق راه

هر چه با صدق و صفا جستیم نیست


زین سبب در عشق حق فانی شدیم

چون که بی عشقش فنا جستیم نیست


خاتم ملکِ سلیمانست عشق

غیرِ آن فرمانروا جُستیم نیست


نورِ ذات و طلعت یزدانی است

بی وصالش؛ بس لقا جستیم نیست


دلبری دیدیم روح افزای جان

جز جمال کبریا جستیم نیست


ساقی ای دیدیم با جام طهور

جز می و دستِ خدا جستیم نیست


درمکان و لامکان ای عاشقان 

شاهدی غیر از رضا جستیم نیست


جای حق را با هزاران جد و جهد 

جز قلوب اولیا جستیم نیست


{…} انی رب الارض و العلیٰ است 

ما ز اسفل تا علیٰ جستیم نیست


گر ز من باور نداری این حدیث

رو بجو تو خودکه ما جستیم نیست







نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

به خدا اعتقاد داری؟

روزۀ واجبِ ذهن!

هم هویت شدگی باذهن

فیلم معنویِ Inside out

رزومۀ واقعی من

براچی میری اینستاگرام؟

دردِ خودپرستی

من هستم، پس خدا هست!

ترس از تنهایی و مرگ

تخیلی برای دنیا