فرکانس ِ بودن؛ فرکانس زندگی

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 فرکانس ِ بودن؛ فرکانس زندگی

***

فرکانس یعنی تعداد نوسان ها در ثانیه. یک مفهوم ساده‌ی فیزیک. تعداد نوسان ها در ثانیه را با یک شماره فرکانس می‌نامند! 


اینجا از این کلمه برای توضیح مفهوم دیگری استفاده می‌کنم. 

ما آدمها فرکانسهای مختلفی داریم. یک نفر هم در زمانهای مختلف فرکانس های متفاوتی را تجربه می‌کند. اینجا منظور از فرکانس آن مفهوم فیزیکی نیست. بلکه یعنی حالتی از بودن! به خاطر کمبود کلمات از کلمه‌ی فرکانس استفاده می‌کنیم! 


ببینید انگار به نظر میرسد هر موجودی یک فرکانسی دارد! مثلاً فرکانس یک درخت. یا یک ماهی. یا یک مرغ دریایی. فرکانس زمین یا خورشید یا حتی یک سنگ. 

ما آدمها هم وقتی متولد می‌شویم با یک فرکانسی متولد می‌شویم. با یک حالتی از بودن! آرامش و وضعیت یک نوزاد را تصور کنید! یا وقتی که گریه می‌کند! یا می‌خندد! 

ما انسان‌ها به عنوان موجودی پیچیده قادر هستیم فرکانسهای مختلفی به خودمان بگیریم. 

مثلاً فرکانس خشم! یا فرکانس غم! یا فرکانس عشق! و غیره. 

اینجا منطور فقط آن حس یا فکر نیست. بلکه کمی عمیق تر است. انگار انرژی زندگی فرم ها و وضعیت های مختلفی به خود می‌گیرد که فرکانس می‌نامیم. 

باز منظور از انرژی اینجا انرژی فیزیک نیست، به خاطر انتقال مفهوم فقط از این کلمات استفاده می‌کنیم. 


من الان موقع نوشتن این متن یک فرکانسی دارم، شما همین الان یک فرکانسی دارید! 

کل خلقت یک نوسان انرژی بزرگ است! و ما نیز از آن جدا نیستیم! 

وجود یک سنگ یا بودن در بدن یا متولد شدن یا مرگ فقط تغییر یا تعویض حالت این انرژی هاست. 


تفاوت خواب یا بیداری. یا تفاوت آرامش یا اضطراب فقط تغییر این حالت بودن است! 


مثلاً فرکانس من موقع نوشتن این متن یک جور است. فرکانس بدن و ذهن من یک حالت است. تو که میخوانی هم همینطور. 

بسته به اینکه چطور از بدن و ذهن خودت نگه داری کرده باشی دارای یک فرکانس هستی. 


این را از تجربه‌ی خودم می‌گویم. اگر کمی مدیتیشن کنی. یا نماز بخوانی. یا موسیقی خوب گوش بدهی. در جنگل راه بروی. به یک گل نگاه کنی. سکس کنی. یا کسی حرف بزنی.  غذایی بخوری. یا هر فکری را در ذهن ات ایجاد کنی؛

تو در حال تغییر این فرکانس یا انرژی حیاتی خود هستی!


وقتی کمی مشاهده گری دقیق خودت را تمرین کنی می‌توانی فرکانس این انرژی حیاتی خودت را از بیرون مشاهده کنی!


یک آگاهی از خودت پیدا می‌کنی. مثلاً میفهمی با رفتن به جایی فرکانس تو عوض شد. یا با معاشرت با کسی. یا با انجام ورزش. یا انجام یوگا!

با دوش گرفتن! با نوشتن! 

اینها کارهایی است که فرکانس تو را عوض می‌کند. 


یادمان باشد! زندگی و مرگ و کل تجربه‌ی بودنِ ما با حالت و وضعیت و گونه گون شدن این انرژی حیاتی تعیین می‌شود. ما با تجربه‌ی زندگی در زمین توانایی تغییر فرکانس حیاتی خودمان و حتی زمین را داریم. 




نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

باده ای رنگین