خوب یا بد

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 خوب یا بد!

---

حال من خوب است یا بد؟ 

نوشتن خوب است یا بد؟

زندگی، مرگ، خدا، زمین، فکر خوب است یا بد؟

دیروز روز طولانی‌ای بود! 

در دل سنگ نشستم! 

با سگ دوستم دویدم!

با باد و دریا لمس شدم!

کنار علفهای دریاچه نشستم! 

دوستی می‌گفت تو فقط تجربه‌های بد را شییر می‌کنی! 

شاید!

چهار صبح به وقت ونکوور است!

دوشم را گرفته‌ام!

پاکسازی جسم و روح!

توانستم فقط پنج دقیقه بنشینم! طاقت نیاوردم! طاقت نیاوردم که ننویسم! 

خواستم بنویسم مگر خوب و بدی هم هست؟

مگر زندگی و مرگی هم هست؟ 

خواستم بنویسم که فقط زندگی هست و زندگی و زندگی!

خنده هست گریه هم هست

نور هست تاریکی هم هست

روز هست شب هم هست

غم هست شادی هم هست!


اما چیزی هست که ورای آن دو است. 

چیزی هست که ورای خوبی و بدی است

ورای شب و روز است

ورای غم و شادی است


خوب و بد را ما ساخته‌ایم

با حس هایمان

با ذهن هایمان


اما چیزی هم هست که حس تو را ساخته

همان چیز ذهن تو را ساخته

آن چیز

آن چیز نانوشتنی

فرای خوبی و بدی است

فرای شب و روز

فرای همه!


آن چیز فرای نوشته هاست

فرای کلمه هاست

خانه آنجاست!

در آن آگاهی پیچان!

در روی درخت!

در هیجان پرواز یک مرغابی!


آگاهی یک سگ!

یک دوست!

یک جنگل!

خوب و بد محصول محدودیت های ماست

آن آگاهی بی نام

می پیچد و می بیند و می‌رود!

می سوزاند و می‌میراند و زنده می‌کند! 

من و تو را هم مثل علف‌های کنار آب! 

علف خوب است یا آدم! 

هردویمان به یک جا وصلیم!

گاهی من علف را می‌خورم و گاهی علف من را! 

چرخه‌ی کربن

چرخه‌های ماده

چرخه‌های زمان

چرخه‌های مکان! 

این چرخه‌های بی پایان اما مرکزی دارد

محوری دارد

مرکز نمی‌چرخد!

فقط هست

محور تمام چرخش ها

خوبی ها و بدی ها

خیر ها و شرها

من نمی‌دانم!

خیر کدام و است شر کدام

فقط می‌دانم جایی هست که خیر و شر یکی می‌شود! 

در محور تمام  چرخش ها می‌ایستند!

آن نزدیکی‌های محور دیگر سرعت چرخش کم می‌شود

نوعی سکون

نوعی سکوت

یک نوع آگاهی

آنجا یک آگاهی ای هست

نام ندارد

نه خوب است نه بد

هدف ندارد

زمان ندارد

چرخش ندارد

بالا ندارد

پایین ندارد

فقط هست

کم کم می‌بینی که او فقط هست

تو نیستی!

شاید چند سالی با زمین درآمیزی

با غذا زن پول بدن بیامیزی

اما دوباره نیست می‌شوی

دوباره هست می‌شوی

خوب کجاست

بد چیست؟

خوب یا بد محصول من و توست

خانه آنجاست

خانه همه جا هست

جایی وسط بدن تو! 

در دل سنگ

بالای درخت! 

زیر خاک!

خانه در بی جایی است

بی مکانی

به زمانی

بی هدفی

بی جسمی

بی وزنی

بی دانشی

بی فکری

بدون نوشتن!

بدون تلاش

بدون هیچ!




نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

باده ای رنگین