اعتقاد به خدای ذهن!

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 اعتقاد به خدای ذهن!

***

دوستی گفت به خدا اعتقاد ندارم چون یک ایده است. بسیار خوشحال شدم و به او تبریک گفتم. چون یکی از خطرناکترین چیزها در دنیا اعتقاد به خدای ذهنی است. 

خدای ذهن چیزی است که ما می‌سازیم. یک سری داستان یا گزاره‌ی ذهنی. یک مجموعه از گزاره های ذهنی. خدای ذهنی می‌شود منشأ ادیان ذهنی بعد می‌شود منشأ جدایی های ذهنی بعد می‌شود منشأ انواع خشونت ها و جنگ ها. 

خدای ذهنی بسیار خطرناک است. چون ذهن جدا کننده است. ذهن هویت کاذب میسازد. تو را با خدای ذهنی خودت از دیگران جدا می‌کند. 

خدای تو از خدای دیگران بالاتر میشود. خاصیت ذهن جدایی انداختن است. جدا کردن و تحلیل کار ذهن است. خدای ذهن هم ساخته شده تا با خداهای دیگر بجنگد. عدم اعتقاد به خدای ذهن و عدم وابستگی به خود ذهن قدمی بزرگ برای انسان است. 

اما چطور؟

ظاهراً ذهن همه چیز است. همین کلمات از ذهن ما عبور می‌کند. از ذهن من به صفحه و از صفحه به ذهن تو! پس من دارم از ذهن استفاده می‌کنم. تناقض و ظرافت همینجاست. ذهن چیزی ناقص است. ذهن کل داستان نیست. ذهن خودش زیرمجموعه‌ای از آگاهی است. وقتی آگاهی تمرین نشود ذهن می‌شود کل آگاهی برای تو. فکر می‌کنی ذهن تمام زندگی است! 

برای فهمیدن چیزی که فرای ذهن است باید ذهن را آرام کنی. در طوفان ذهن نمی‌توانی خوب ببینی. 

باید بنشینی تا طوفان فروبنشیند. وقتی طوفان و گرد و غبارهای ذهن آرام شد می‌توانی دوردست ها را ببینی. می‌توانی آن فضایی که طوفان در آن برپا شده بود را ببینی. 

نشستن و بستن چشم‌ها و تمرینهای مراقبه یا مدیتیشن تو را به آن فضا می‌برد. 

مواد مخدر و الکل هم ذهن تو را خاموش می‌کند اما آگاهی تو را هم خاموش می‌کند پس فایده ندارد. 

باید فقط ذهن را مشاهده کنی تا ساکت شود با وجود آگاهی. 

تمرین های یوگا و مدیتیشن و تغذیه و مسیر زندگی درست همه به سمت آن فضای پساذهن رهنمود می‌دهند. 

سعی نکن پساذهن را با ذهن درک کنی! 

نمی‌شود! غیر ممکن است!

ذهن قادر به درک فراتر از خودش نیست! 

حوزه‌ی فعالیت ذهن محدود است. 

ذهن تو قسمت کوچکی از آگاهی در جریان در جهان و در بدن توست. سالهاست در سالهای مدرنیته انسان سعی کرده تمام زندگی را در زیرمجموعه ذهن قرار دهد اما این کاری غیر ممکن است. 

فضای پساذهن نانوشتنی است. 

خدای اصلی آنجاست. 

خدایی که به زبان سکوت سخن می‌گوید. 

خدایی که با تو و من و با پرندگان و زمین و زمان درآمیخته!

با همه سخن می‌گوید به زبان سکوت!

پس بهتر است ما هم سکوت کنیم!


نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

باده ای رنگین