اینا همه حَرفه!

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 اینا همه حَرفه!

***

دوستان عزیز! خانواده ‌ی مهربان! فامیل محترم!

اینجا خواستم رسماً و علناً اینجا برایتان بگویم که اینها تماما حرف است!

چه کنم؟ 

در کنار هم نیستیم که بتوانیم انرژی حیاتی را حس کنیم!

فرصتی نیست که در چشمان هم نگاه کنیم!

حتی برای داشتن یک مکالمه‌ی تصویری، کمی سختمان است! 

خوب چه چیزی باقی می‌ماند؟ حرف! کلمه!


با دوستان عزیز که صحبت می‌کنم می‌گویند

اینها همه حرفه!

باز هم شعار های توخالی!

اینها همه ایده است! فلسفه بافی است!

می‌گویند ما به خدایی که فقط ایده است اعتقاد نداریم!

محترمانه می‌گویند این حرف ها پوچ است!


اینجا می‌خواهم صددرصد تایید کنم!

اینها فقط یک سری کلمات است که از ذهن می‌آید. کلمات فقط یک سری اَشکال هستند. یک سری نشانه! 

نشانه هیچ وقت خود واقعیت نیست! 

ذهن هم خود زندگی نیست!


به چیزهای عینی تر بپردازید! وقتتان را با ذهن و کلمه تلف نکنید!

راستش اینها فقط نوعی ابراز تجربه هاست. 

اگر مشابه این تجربه‌ها را داشته باشی، متوجه جهت این نشانه‌ها می‌شوی!

اگر نداشته باشی! 

هیچ اشکالی ندارد! اینها برایت یک سری حرف و شعار و ایده‌ی بی خاصیت هستند! 

هیچ اشکالی ندارد! وقتت را تلف نکن!

برو یک ورزش خوب بکن! یک غذای عالی بخور! در طبیعت قدم بزن! چه اصراری است به ذهنیات و شعارهای اینجا بپردازی!

وقتت را با ذهن درگیر نکن! 

مسابقه هم نیست. بالاخره ما تجربه خواهیم کرد. آنچه باید تجربه کنیم را تجربه خواهیم کرد. 

خوشبختانه مرگ هست! شما مرگ را بد می‌دانید.ما از آن فراری هستیم! اما مرگ خیلی خوب است!

نقطه‌ی اشتراک ماست! همه‌ی ما آنجا ملاقات می‌کنیم. این خیلی خوب است! اصلاً جای نگرانی نیست!

در فارسی می‌گویند دیدار به قیامت! این اصلا چیز بدی نیست! به زودی دیدار می‌کنیم! ده سال یا پنجاه سال دیگر! 

صبر کن! الان به خودت برس! از زندگی لذت ببر! 

اینها تجربیاتی است که چون راه دیگری بلد نیستم با ذهن و با کلمه بیان می‌کنم! 

واگرنه خیلی راههای بهتری هست!

مثل سکوت! مثل هنر! مثل مرگ!

اینها خیلی بهتر بیان کننده و روشن کننده‌ی آنچه می‌خواهم بگویم است! 

پس مرگ این نوشته را همینجا اعلام می‌کنم! 


نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

آرزوت چیه الان؟

آزادیِ خریدنی

دیوانگیِ ذاتی

نعمتِ تنهایی

منفی بافی

اولین و آخرین روز

غلبه بر حس قربانی

خدایا شُکر

کار نکردن!

باده ای رنگین