شاهدی بر دنیا و افکار

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 شاهدی بر دنیا و افکار

***


مدت زیادی بود که این سوال یا تناقض در ذهنم بود. 

بالاخره با افکار و احساسات چه کنیم؟ 

اهمیت دارند یا ندارند؟ 


در تعلیمات یوگا یاد می‌گیریم که افکار و احساسات را مشاهده کنیم ولی به آن عکس‌العمل نشان ندهیم. 

این یعنی چه؟ 

یعنی بالاخره اهمیت دارند یا ندارند؟ 


ببینید افکار و احساسات تقریباً کل دنیای درونی ما را تشکیل می‌دهند. تمام دنیای مادی بیرونی هم به صورت افکار و احساسات تبدیل می‌شوند و درک می‌شوند. 


مثلاً در مورد همین سوال، من یک سوال ذهنی دارم و یک احساس گیجی! 

همه چیز در دنیای بیرون بعد از تبدیل شدن به افکار و احساسات درک می‌شوند. 


در یوگا و ویپاسانا ما مشاهده گر می‌مانیم. خوب نگاه می‌کنیم آگاه می‌شویم ولی عکس‌العمل نه! 

اگر مراقبه نکرده باشی این نوشته برایت معنی ندارد. 

ولی در مراقبه دقیقاً مشاهده را تمرین می‌کنیم. مشاهده کننده از موضوع مورد مشاهده جدا می‌شود. 

به این ترتیب ما از دنیا جدا می‌شویم. 

ما از دنیای فیزیکی و افکار و احساسات جدا می‌شویم. 


این تمرین شبیه مردن است. 

یا شاید شبیه خدا شدن. 


از نظر یوگا بعد از مرگ، آگاهی باقی می‌ماند. 

خدا هم باقی می‌ماند. 


آگاهی ما که تشعشعی از آگاهی کل یا همان خداست، همواره باقی است. درست خلاف جهان مادی که گذرا و میراست. 


پس افکار و احساسات و کل جهان مادی مهم هستند اما فقط برای مشاهده شدن. 

ما مدام با مشاهده خودمان را از این جهان مادی جدا میکنیم. 

جهان مادی و افکار و احساسات مهم هستند؟ بله فقط به عنوان موضوع مورد مشاهده. 


افکار و احساسات را می‌بینیم. می‌دانیم حضور دارند. اما با آنها یکی نمی‌شویم. 

همراه آنها نمی‌رویم. 

درست مثل دنیا. 

بدن و افکار و احساسات ما وجود دارند. اما من بدنم و افکارم و احساساتم نیستم. 

پس من کیستم؟

من مشاهده کننده و دانندۀ آنهایم. 

من خدای مشاهده گر هستم. 


با تمام جزئیات می‌دانم و میشناسمشان. ولی جدا و منزه می‌مانم. 

شاید تمثیل عیسی که بر روی آب راه می‌رفت این بود. یعنی ما بدون درگیر شدن با دنیا از آن عبور می‌کنیم. 

بدون خیس شدن از دریا رد می‌شویم.

بدون عکس‌العمل از تمام افکار و احساسات رد می‌شویم. 


از عالم خاک نیستیم. عالم خاک جایی موقت است. جایی متغیر. 


پس جواب سوال اول این است. 

افکار و احساسات و دنیا مهم است، تنها برای شاهد بودن. اما نه برای درگیر شدن. نه برای عکس العمل نشان دادن. 


به کل دنیا و افکار و احساسات آگاه باش و شاهد بمان. 

درست مثل خدای عالِم. 

خدایی که همواره شاهد و ناظر است. 

خدایی که اینطور منزه است ولی در عین حال خالق هم هست. 

بدون درگیر شدن خلق می‌کند. 

دنیای مادی از اوست ولی او خارج از دنیای مادی باقی می‌ماند! 



نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

به چه چیز متعهدی؟

رسیدن به اهداف

رزومۀ واقعی من

شکرِ خلقِ خدا

اگر خواستید بگو بیام

برای تارا- آینده!

همین الان چطوری!

تناقضِ تنهایی یا دیگری!

آنیچا! ... این نیز بگذرد!

بچه دار بشویم یا نه؟