نوشتن، خوب یا بد؟
نوشتن، خوب یا بد؟
***
حدود بیست سالی هست که مینویسم. هنوز جواب این سوال که نوشتن خوب است یا بد را قطعاً نمیدانم.
این را میدانم که حال من را خوب میکند.
چون شبیه مراقبه است.
چون ذهن را مشاهده میکند.
چون ذهن را کند میکند.
نوشتن برای من نوعی مراقبۀ روزانه است. برای همین هم هست که بیست سال دوام داشته.
تا جایی که یادم هست تقریباً تمام کارها روزی برایم تکراری و خستهکننده میشده الا نوشتن!
ذهن من و ذهن کل انسانها مدام در حال کار است. مدام در حال حرف زدن است.
این نوشتن ها این حرفها را آرام و مرتب میکند. اول به ماهیت تکراری حرف ها پی میبرم به آن آگاه میشوم و بعد مینویسمشان.
زندگی ما بازتابی است از حرفهای ذهنمان.
زندگی بیرونی من بازتابی است از ذهن من. ذهن و بدن و کارماهایم.
با نوشتن است که ذهن خودم را برنامهریزی میکنم و بعد باعث تغییر در کل دنیا میشوم.
ذهن میگوید «تو هیچ کاری نمیکنی! فقط نشستی و مینویسی! کار عملی انجام نمیدهی و نوعی ارگاسم یا خودارضایی ذهنی انجام میدهی!»
جواب نمیدهم! چون جواب دادن یعنی وارد چرخههای ذهن شدن!
شاید هم درست باشد!
شاید هم غلط باشد!
ذهن میگوید «وظایف اجتماعی خودت را انجام نمیدهی! وظایف پدری! وظایف اقتصادی! وظایف قانونی! »
جواب نمیدهم! چون جواب دادن یعنی وارد چرخههای ذهن شدن!
شاید هم درست باشد!
شاید هم غلط باشد!
ذهن میگوید « تو بازنده ای! از جواب طفره میروی. چون درست است! تو محکومی. تو کافی نیستی. تو خوب نیستی!»
جواب نمیدهم! شاید هم درست باشد! شاید هم غلط باشد!
ذهن میگوید «تو خودت را با نوشتن سرگرم میکنی. تو از کارکردن سرباز میزنی. تو تنبلی. تو کافی نیستی. »
جواب نمیدهم! شاید هم درست باشد! شاید هم غلط باشد!
عنوان بالای این متن هم سوالی ذهنی است!
این ذهن است که درست و غلط میکند.
در زندگی درست و غلطی نیست!
زندگی فقط هست!
مثل خدا!
ناظر و شاهد!
بدون قضاوت! بدون درست و غلط!
یگانه و واحد!
قبل از اینکه تبدیل به دو شق درست و غلط بشود!
زندگی از آنجا شروع شده. درست و غلط ذهن جایی است سطحی. در عمق زندگی فقط وجود هست.
یگانه. خالص. پاک.
نظرات