براچی میری اینستاگرام؟

 براچی میری اینستاگرام؟

***


در حال شکایت از خودنماییِ زنان زیبا در اینستاگرام بودم که دوستم گفت: برا چی میری اینستاگرام؟ 

این سوال در ذهنم تکرار شد. این سوال در ذهنم بزرگ شد. 

جواب خلاصه اش این بود. برای نوشتن و گفتن از نانوشتنی! 


اما سوال بزرگتر اینه! 

برای چی می‌نویسی؟ یا به قول اون دوست دیگر، برای اثبات خودت مینویسی؟ یا به قول آن یکی دوست، دنبال فالوئری؟!


می‌دانم عطشی هست برای دیدن، عطشی هم هست برای دیده شدن

https://www.unwritable.net/2024/11/blog-post.html


حتماً من هم مقداری عطش دیدن و دیده شدن دارم. انکارش نمی‌کنم. به آن آگاه می‌مانم. 


احتمالا مقداری برای اثبات خودم، مقداری برای عطش دیدن و مقداری هم برای عطش دیده شدن. 


اما یک دلیل دیگر هم هست! 

مرگ! 

مرگ اجتناب ناپذیر است. 

پس یک حس اضطرار هم هست برای اینکه قبل از مرگ، قصه را بگویم. 


قصۀ عشق را بگویم و بروم. 

البته قصۀ عشق نیازی به تکرار من ندارد. قبلاً احمد غزالی و مولانا و حافظ و سعدی و هزاران تن دیگر همین قصه را گفته اند. 

قصۀ عشق، نیازی به تکرار من ندارد! شاید من هم نیاز دارم قصۀ عشق را مشق کنم! 


حالا این مشق، گاهی نوشتن است! گاهی شییر کردن از حافظ و مولانا و بقیۀ عاشقان! 


از هزاران باری که مشق عشق را تکرار می‌کنم اگر فقط یک بار به دلی بنشیند، کافی است. 

اگر از تمام شب بیداری ها، فقط یکی اش بگیرد برای من کافیست! 


از تمام این تکرارها،

عشق عشق عشق

هو هو هو هو

او او او او 


فقط یکی اش اگر خالص باشد کافیست. 

شاید هزارش برای خودنمایی باشد! شاید برای دیده شدن باشد! 

اما امیدوارم فقط یکی! فقط یکی از این هزاران مشق، بخورد به هدف! 

آنگاه من سبق برده‌ام! 


عشق، درمان تمام دردهاست. 

آنگاه تمام دردهای من هم درمان می‌شود. 

آنگاه تمام دردهای بشر، درمان می‌شود. 


تمام غم های بشر، تمام می‌شود. 

غم نان، تمام می‌شود. 

اصلا غم، ریشه کن می‌شود. 

جنگ، ریشه کن می‌شود. 

خارها گل می‌شود. 


این کلمۀ سه حرفی معجزه می‌کند! 

باور کنید! 

شما هم تکرار کنید. 

عشق. عشق. عشق. 






نظرات

برای تجربه‌ی کل نانوشتنی ها؛ لطفا فهرست موضوعی و زمانی بالای صفحه را ببینید!

به خدا اعتقاد داری؟

دردِ خودپرستی

روزۀ واجبِ ذهن!

رزومۀ واقعی من

فیلم معنویِ Inside out

هم هویت شدگی باذهن

من هستم، پس خدا هست!

ترس از تنهایی و مرگ

نقشۀ گنج